بالاخره امروز قراره فارغ التحصیل بشم. ساعت 3 صبحه و من از استرس دفاع فردا بی خواب شدم...
حس عجیبی دارم. انگار از بعد دفاع زمان برای من طور دیگه ای خواهد گذشت...
در تمام این مدت با وجود محمد فقط با کمک خدا و با اتکا به سحرخیزی تونستم کارمو پیش ببرم. ساعت 10 صبح که تازه بعضی ها از خواب پامیشن برای من 6 ساعت از روز گذشته بود...
خدایا به امید تو.
لطفا اگر پست را خواندید برایم دعا کنید دفاع خوبی داشته باشم...
در آستانه ی در...برچسب : نویسنده : dokhtarina بازدید : 126