نوشته مادرانه

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام. هنوز کسی هست که منو دنبال کنه؟....

یک ماه پیش دوباره رفتم وارد اتاق آی وی اف شدم. جایی که آرزو میکردم دیگه هرگز توی عمرم نبینمش.

نمی دونم چرا بعد از انتقال جنین اشکام همین طور سرازیر میشد. پرستار ازم پرسید چرا گریه کردی؟ و من سکوت ...

و دوباره یک روز بعدش هم انتقال داشتم. انتقال دومرحله ای.

این بار بیشتر دراز کشیدیم چون نفرات آخر بودیم. و من دائم برای جنین هام آیت الکرسی و صلوات می فرستادم

و دو هفته از بدترین و سخت ترین روزهای عمرم گذشت

تا اینکه 23 خرداد آزمایش دادم

و عدد 5700 را روی برگه آزمایش دیدم................خدایا شکرت باورم نمیشد....اصلا باورم نمیشد.

حالا دو هفته می گذره و من فردا باید برم سونو. نمی دونم چی پیش میاد...سپردم به همون خدایی که داده .

شما هم دعا کنید ...

در آستانه ی در...
ما را در سایت در آستانه ی در دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarina بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 8 تير 1401 ساعت: 17:16